پانوشتی بر کروناپاندمی (4) A Footnote Of Covid-19 Pandemic

 « بخش دوم »

 

ویروس  "کووید - 19"  چه کسانی را قربانی می کند !؟

"کرونا پاندمی" ؛   
           کشتار و یک الگوی تقریباً ثابت!  –

از ابتدای همه گیری بیماری کرونا، یک پرسش اساسی که همواره اذهان پرسشگر عموم مردم را درگیر خود نموده است، اینست که؛                   
"این بیماری چه تعدادی از مبتلایان را می کُشد و اساساً چگونه افرادی(افراد با چه ویژگیهایی) از میان  مبتلایان، قربانی دام مهلک این بیماری می گردند؟"

در مقام پاسخ باید گفت؛       

اگر طول زمان بیماری کرونا را از ابتدای همه گیری(دسامبر2019) تا به امروز(اگوست 2021) به سه بازه زمانی هفت ماهه تقسیم نمائیم، مشاهده خواهیم نمود که در بازه زمانی نخست(هفت ماهه اول همه گیری) مطابق آمار ارائه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، به طور میانگین نزدیک به 5 درصد از مبتلایان قربانی می شدند.    
اما میانگین قربانیان در بازه ثانویه(هفت ماهه دوم همه گیری) به رقم تقریبی 2.25 درصد رسید...  
ونهایتاً در بازه زمانی سوم(هفت ماهه سوم همه گیری) طبق آمارها کمتر از 2 درصد مبتلایان براثر ابتلاء به این بیماری جان خود را از دست داده اند.   
اما اینطور به نظر می رسد که رقم واقعی قربانیان نسبت به مبتلایان از همان ابتدای همه گیری، عدد1درصد بوده باشد!        
باید گفت که رقم 5 درصد برای دوره اول همه گیری اندکی غیرواقعی بوده است، چراکه بدیهیست در ابتدای کار به دلیل ناآشنائی عموم با این بیماری و عدم مراجعه به مراکز درمانی، ثبت آمار مبتلایان اندک بوده است. درحقیقت می توان حدس زد که آمار مبتلایان به ثبت رسیده برای دوره اول همه گیری مربوط به افرادی است که حال عمومی بسیار نامساعدی داشته اند، گو اینکه می دانیم درهمان هنگام هم بسیاری از مبتلایان به بیماری کرونا وجود داشته اند که با علائم ساده سرماخوردگی و آنفلوآنزای فصلی بیماری خود را آغاز و به پایان رسانده بودند بی آنکه خود بدانند بیماری آنها کرونا بوده است!           
اما بتدریج و با ترس فراگیری که به جان بشریت افتاد، بخش قابل توجهی از افراد جامعه با بروز کوچکترین علائمی به مراکز درمانی مراجعه می نمودند و بدیهی بود که بدین ترتیب آمار ثبت مبتلایان رو به افزایش گذاشته و در نتیجه، همین امر سبب شود که در تابلوی نمایش، درصد تلفات نسبت به مبتلایان کمتر نشان داده شده و به رقم واقعی نزدیک تر گردد.           
علیرغم موضوع فوق الذکر هم اینک نیز بخش دیگری از افراد جامعه دوره این بیماری را طی می کنند بی آنکه آماری از آنها به ثبت برسد چراکه این دسته افراد یا اعتقادی به مراجعه به پزشک و طب نوین ندارند و درمانهای سنتی و استراحت در منزل را ترجیح می دهند و یا اینکه اصلاً دسترسی به پزشک و مراکز درمانی ندارند.

"... یکی از بستگان و اقوام میانسال اینجانب با داشتن علائم بیماری کرونا همچنان در منزل بود و استراحت می نمود. خانواده ایشان از بنده درخواست کردند که تماسی با وی گرفته و از او بخواهم که به پزشک مراجعه کند و بنده نیز چنین کردم و ضمن تماس تلفنی جویای احوال ایشان شدم و بدو توصیه کردم که حتماً به پزشک مراجعه کن!   

در جوابم گفت که ؛   
ما در ایام قدیم(کودکی، نوجوانی و جوانی) نیز به همین بیماریها گرفتار می شدیم و می گفتیم زکام شدیم(اشاره به گریپ که سبب از بین رفتن بویائی و چشائی می شد) یا چایمان کردیم(یعنی همان چائیدن یا سرماخوردن) یا سینه پهلو کردیم(اشاره به پنومونی یاهمان ذات الریه). و من اعتقاد دارم که این بیماری هم چیزی فراتر از همان بیماریها نیست منتهی مراتب ما خود را فریفته ایم که مرگ و زندگی در دستان مخلوقات خداست در حالیکه شفاء به دست خداست و سایرین همگی واسطه اند.          
و سپس اینچنین اضافه کرد؛
پدر و مادرم هفت اولاد داشتند که سه تای آنها بر اثر همین بیماریها مردند و ماندیم ما چهار نفر اولاد. زمان گذشته است و امروز هم در این عصرجدید من و همسرم به همان تعداد والدینم چهار فرزند داریم. فقط  در این میان فرق من و همسرم با والدینم در این بوده است که ما فقط آن تعداد اولادی را که قرار بود بمیرند به دنیا نیاوردیم!!!!! "

علی ایحال! بازگردیم به بحث خودمان:                     
پس نتیجه این شد که افزایش توانائی در شناسائی و ثبت آمار مبتلایان(آمارگیری دقیق تر مبتلایان) از یک سو و همچنین از سوی دیگر ناشناس ماندن عده کثیر دیگری از مبتلایان بنا به دلایل مختلف، ما را به این باور می رساند که رقم 1 درصد تلفات واقعی تر، حقیقی تر و قابل قبول تر است.          

کرونا ویروس قاتل چه کسانیست!؟ 
اما در بخش دیگری از سوال، پرسیده شد که؛       
در مواجهه با بیماری کرونا، چگونه افرادی جان خود را از دست می دهند!؟          
سه گروه بندی عمده ای که کارشناسان امر انجام دادند بدین ترتیب بود:           
1) بیماران زمینه ای و ضعف قوای ایمنی و گروه سالمندان           
2) مبتلایان با حجم بالای آلودگی یا مبتلایان به سوپرویروس(سوپرکووید)          
3) مبتلایانی که بعنوان میزبان شاخص شناخته می شوند(سازگاری ژنتیکی)       

و اما شرح و توضیح آن:         

گروه اول -    
پس از بررسیهای فراوان برروی گروه فوت شدگان بواسطه ویروس کووید-19، از دیدگاه متخصصین به نظر می رسید که عمده قربانیان در اولویت نخست کسانی هستند که بنا به دلایلی دارای ضعف در سیستم ایمنی هستند؛           
مانند افرا مسن – بیماران پیوندی – بیمارانی که از داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی استفاده می نمایند – افرادی که به شکل مادرزادی دارای نقص در سیستم ایمنی هستند – و همچنین بیماران دارای سابقه حملات قلبی-مغزی یا سایر امراض قلبی، ریوی، کبدی، کلیوی، دیابت، فشارخون بالا و غیره .                 

گروه دوم-    
بازهم به اعتقاد کارشناسان و متخصصین امر این احتمال نیز مطرح بوده و همچنان هست که گروه دیگر قربانیان افرادی بوده باشند که حجم بیشتری از ویروس وارد بدن آنها شده یا اینکه در معرض "سوپرکووید" قرار می گیرند.          

فرضیه "سوپرویروس یا سوپرکووید" -      
برخی از کارشناسان معتقدند که در کلونی ویروسی انتشار یافته در سراسر جهان همواره 1 درصد از جمعیت ویروسهای منتشر شده دارای قدرت کُشندگی بسیار بالاتری -لااقل بمیزان 10 برابر قدرتمندتر از طیف معمولی ویروس- هستند.       
این اقلیت 1 درصدی از کلونی ویروسی  COVID-19 را اصطلاحاً سوپرویروس می گویند و به اعتقاد گروه کارشناسان، جمع دیگری از مقتولین بیماری کرونا نیز کسانی هستند که به سوپرویروس مبتلا شده اند!           

گروه سوم-   
اما فرضیه "میزبان شاخص" نیز پیشنهاد دیگریست که مطرح می شود؛   
به باور جمع دیگری از کارشناسان امر، احتمال دارد که ساختار ژنتیکی برخی از قربانیان با ویروس سازگار بوده باشد. بدین معنی که بنا به دلایل ژنتیکی ناشناخته بدن فرد آلوده به هیچ عنوان با حمله ویروسی مقابله نمی نماید(یا اینکه سیستم دفاعی بدن فرد آلوده اصلاً ویروس را بعنوان یک عامل مهاجم و مزاحم شناسایی نمی کند) و بنابرین به ویروس اجازه میدهد تا آزادانه به فعالیتهای تخریبی و مرگبار خود و پیشروی بسوی ریه های بیمار ادامه دهد تا آنجا که ارسال اکسیژن به اساسی ترین ارگانهای بدن بیمار را قطع نماید!