پانوشتی بر کروناپاندمی (6) A Footnote Of Covid-19 Pandemic

 

« بخش سوم »

کروناپاندمی و اهداف اقتصادی آن

 یکی از سوالاتی که هنوز هم  مطرح است اینست که؛      
                         " ویروس COVID-19  توسط چه کسانی انتشار یافت !؟ "    
  

هنوزهم هستند بسیاری از افراد که براین باورند که چین یا آمریکا مسبب پیدایش این بیماری بوده اند و بر سراینکه کدام یک از این دو کشور مقصر اصلی هستند اختلاف نظر دارند!    
اما علیرغم این باور ساده لوحانه و عامیانه که تریبون اخبار(اعم از بنگاههای خبری و خبرگزاریها - جراید و مطبوعات - اینترنت وغیره) آنرا دست مایه مشغولیت ذهنی عوام قرارداده اند، باید عنوان کرد که انتشار جهانی ویروس COVID-19 و توطئه کروناپاندمی یک موضوع فراکشوری بوده است که شاید دولتها نقش چندانی در اجرای آن نداشته اند.
عاملان اصلی این نقشه شوم و شیطانی احتمالاً همان دولتهای پنهان(دولتهای در سایه) هستند که مجریان اوامر اربابان ثروت و قدرت(شورای 14 تاجدار – یهود - ایلومناتی  – فراماسونری – بازماندگان طاغوتها، فراعنه، بنی امیه، بنی عباس و ...) می باشند!           
طراحی این نقشه که به نظر می آید  توسط آنها صورت گرفته باشد، در پهنه بین الملل اهداف متعددی را در راستای تامین منافع و مقاصد شوم و شیطانیشان تعقیب می نماید؛          
اهداف سیاسی – اجتماعی – اقتصادی – نظامی و غیره، که به بخشی از آنها در فرازهای قبل اشاره شد.    

اما هم اینک بپردازیم به اهداف اقتصادی: 
شما اگر بادقت رویدادهای اقتصادی پس از وقوع بیماری کرونا را دنبال می نمودید به دو موضوع بسیار پررنگ و جالب توجه برخورد می کردید؛      
1- سقوط جهانی بازار سهام و متعاقب آن جمع آوری بخش اعظمی از آن توسط کشور چین.
2- سقوط جهانی قیمت نفت و متعاقب آن خرید و پیش خرید عمده و عظیم محصول نفت خاورمیانه توسط کشور آمریکا. 
خب با یک نگاه بسیار ساده به این موضوع لااقل شما پی میبرید که این(کروناپاندمی) ظاهراً یک میز 2 نفره ای بوده که برای آمریکا و چین چیده شده!  

درحدود یک سال پس از شروع بیماری کرونا قیمت جهانی نفت منفی شد!
بدین معنی که هزینه استخراج یک بشکه نفت از قیمت فروش آن بسیار بیشتر بود...
خب در آن هنگام خیلی از فروشندگان نفت به ویژه در خاورمیانه دچار وحشت و سردرگمی شدند چراکه روند نزولی قیمت نفت همچنان ادامه داشت و سرانجام اقتصاد جهانی نامعلوم و آینده بازار نفت نیز در پرده ابهام و تاریکی بود...     
دراین زمان آمریکا(شرکتهای معظم وغولهای اقتصاد نفتی آن کشور) وارد قصه شده و با سردادن این شعار که ما درحال قماری بسیار سنگین هستیم، برای پیش خرید نفت سقوط کرده و ضریب منفی خاورمیانه  بمدت دستکم 4 تا 5 سال قیمت وسوسه انگیز 10 تا 20 دلار را پیشنهاد نمود که با استقبال گسترده تولیدکنندگان نفت خاورمیانه مواجه شد و سیل عظیم نفت خاورمیانه بسوی ایالات متحده سرازیر گردید تا جائیکه متولیان امورنفت و گاز در این کشور اعلام نمودند که تمام ظرفیت ذخیره سازی نفت آمریکا اشباع شده است.
و هم اینک نیز می توان حدس زد که بخش قابل توجهی از تولیدات روزانه نفت خاورمیانه متعلق به ایالات متحده آمریکاست که به بهای میانگین 15 دلار سابقاً خریداری شده است!

از دیگر پدیده های طوفان اقتصادی ناشی از کروناپاندمی درسطح بین الملل، می توان به ورشکستگی صنعت توریسم، ایرلاین ها، و بخش اعظمی از اقتصادهای کوچک و خرده بنگاهها اشاره کرد.

"دَمپینگ" کلان و جهانی –
سابقاً و درسطح اقتصادهای درون منطقه ای – درون کشوری غولهای تجاری و صنعتی برای اینکه رقبای متعدد و مزاحم را از سرراه خود بردارند و یک محصول(یا یک کالا – یا یک صنعت – یا یک تجارت وغیره) را از حالت "الیگوپل" درآورده و به حالت "منوپل" ببرند(اصطلاحاً آنرا انحصاری نمایند) از شگردی استفاده می کردند که بعدها در علم مدیریت و اقتصاد به "دَمپینگ - Dumping" مشهور شد.
طی پروسه دمپینگ، این غولهای تجاری می آمدند و قیمت یک محصول را تا سرحد ممکن پایین می آوردند و به بهای بسیار اندک و ارزان به بازار عرضه می نمودند، و این درحالی بود که هزینه های تولید آن محصول(قیمت تمام شده) برای آنها از قیمت فروش آن محصول بسیار بالاتر بود!          
این غولهای تجاری چون از بنیه مالی بسیار قوی برخوردار بودند از عهده ضرروزیان موجود برمی آمدند، اما شرکتهای خرده پا و بنگاههای اقتصادی کوچک نمی توانستند تاوان این زیان سهمگین را بپردازند بنابرین ورشکسته شده و دراین طوفان رقابتی تاب نیاورده و از بین میرفتند و بازار آن محصول را به طور کامل دراختیار همان غولهای تجاری قرارداده و میدان را به شکل جامع به آنها واگذار می نمودند!      
به نظر می رسد که یکی از اهداف اقتصادی کروناپاندمی یک دمپینگ گسترده درسطح جهانی بوده باشد؛           
این طوفان اقتصادی ناشی از کروناپاندمی از یک سو سبب حذف خرده بنگاهها و اقتصادهای مزاحم شد و در سوی دیگر سبب تثبیت، تقویت و گسترش دامنه و حوزه نفوذ اقتصادهای کلان گردید.

در ادامه بحث، ذکر این نکته و یادآوری نیز مهم است:      
و آن نکته اینست که  نباید فراموش کنیم که بخش پزشکی و دارو و درمان نیز در این میان با رشد اقتصادی قابل توجهی مواجه بود...   
افرادی که سال تا سال ازمراجعه به پزشک خودداری و پرهیز می نمودند و از ترس پرداخت یک حق ویزیت مختصر، به درمان در منزل(خوددرمانی) روی آورده بودند هم اینک از وحشت این بیماری با کوچکترین تغییر حالتی به پزشک مراجعه می نمایند!   
علاوه برآن شما خود محاسبه کنید تعداد مراجعان سرپائی که نیاز به اسکن، MRI و سایر خدمات جانبی دارند تا کسانیکه ناگزیر به بستری و استفاده از سایر خدمات ویژه درمانی می شوند، ناخواسته چه سود سرشاری را روانه بخش درمان می نمایند...   
و درخصوص خدمات داروئی دیگر نیاز به توضیح نخواهد بود، چراکه تنها کافیست شما محاسبه کنید میزان مصرف واکسن سالیانه برای تنها نیمی از یک جامعه 7 میلیاردی چه سود عظیمی را بصورت سالیانه نصیب شرکتهای داروسازی خواهد نمود، چه این سود از محل جیب مردم تامین گردد و چه از محل سوبسیدی که توسط دولتها و سایر مجامع و نهادهای بین المللی به این شرکتهای داروئی تخصیص داده می شود!        
به قولی گفتنی ؛ 
                      " کروناپاندمی برای بخش دارو و درمان درحکم بره کُشان بود! "